رفتار امام خمینی (ره)با خانواده اش چطور بود؟
تاریخ انتشار: ۱۴ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۰۳۱۱۴
خبرگزاری آریا-امام خمینی در خانواده طوری رفتار میکردند که از یک مرد مهربان و خانواده دوست انتظار میرود.
به گزارش خبرگزاری آریا،امام خمینی در برخوردهای شان با افراد آن چنان صمیمی بودند که انسان فکر میکرد ایشان هیچ کار و مشغلهی دیگری ندارند جز این که با او صحبت کنند.
وارد اتاق امام که میشدی، انگار وارد بهشت شده ای، چون بوی عطر میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گاهی ما در منزل که کار آشپزخانه را انجام میدادیم بعد که میرفتیم خدمت امام، وقتی مینشستیم سرشان را برمی گرداندند و میگفتند: (ناهار فلان خورشت را دارید؟) غیرمستقیم میخواستند بگویند که بوی سبزی میدهی. البته هیچ وقت چیزی به ما نمیگفتند. حتی من یک دفعه گفتم، شما چه قدر باید ما را تحمل کنید. نمیخواستند خلاف بگویند، لذا گفتند: «خوب تحمل میکنم.»
دیگر پیش من نخواب!
دخترامام نقل میکند، چون امام قلبش ناراحت بود من مدتها نزد امام میخوابیدم، مواقعی که مادرم سفر بود. ایشان میگفتند: «تو نمیخواهد پیش من بخوابی، چون تو خوابت خیلی سبک است و این برای من اشکال دارد.»
حتی ساعتی را که برای بیدار شدن شان بود یک وقتی لای یک چیزی پیچیدند و بردند دو اطاق آن طرفتر که وقتی زنگ مینزد من بیدار نشوم.
من بیدار شده بودم، بیدار بودم، اما به روی خود نیاوردم که بیدار شده ام. چون ایشان می-خواستند نماز شب بخوانند. فردا صبح برای این که ببینند من بیدار شدم یا نه، به من گفتند: «تو صدای زنگ را شنیدی؟»
من میخواستم نه راست بگویم نه دروغ، گفتم مگر توی اطاق شما ساعت بود که من بیدار شوم؟ ایشان هم متوجه شدند که من دارم زرنگی میکنم. گفتند: «تو جواب مرا بده، تو از صدای ساعت بیدار شدی؟» ناچار بودم بگویم بله؛ لذا گفتم من احتمالاً بیدار بودم (برای این که واقعاً صدای ساعت خیلی دور بود و خیلی ضعیف) پس از این آقا گفتند: «دیگر تو نباید پیش من بخوابی، برای این که من همه اش ناراحت این هستم که تو بیدار میشوی.» گفتم، من مخصوصاً میخواهم که کسی پیش شما بخوابد (موقعی بود که ایشان ناراحتی قلبی داشتند و به تهران آمده بودند) که اگر شبی ناراحتی پیدا کردید، بیدار شود. گفتند: «نه، برو به دخترت لیلی بگو بیاید پیش من.» بعد از چند روزی که گذشت، گفتند: «لیلی هم دیگر لازم نیست بیاید.» 3 (امام فرموده بودند، لیلی هم به این دلیل نیاید که او مرتب پتویش را کنار میاندازد و من ناچار میشوم شبی چند بار پتو را روی او بیندازم!)
آهسته راه میرفتند تا کسی بیدار نشود
خانم امام میگفتند: «بنده تا یاد دارم و در طول زندگی مشترک با ایشان هر شب (همیشه) به نماز شب میایستادند و سعی داشتند که مزاحم من یا بچهها نباشند.
حتی یک شب هم ما به خاطر نماز شب آقا بیدار نشدیم، مگر این که مثلاً خودمان بیدار بودیم. مسافرت هم که میرفتیم آقا برای نماز شب که بیدار میشدند، طوری حرکت میکردند و آهسته راه میرفتند و وضو میگرفتند که مزاحم دیگران نبودند.
تنها جلوی پایشان روشن بود
در دل شب هنگامی که امام برای نماز شب برمی-خاستند، لامپ را روشن نمیکردند، بلکه از یک چراغ قوهی بسیار کوچک استفاده میکردند که تنها جلوی پای ایشان را روشن میکرد. امام به آرامی راه می-رفتند تا دیگران بیدار نشوند.
امام به پسر و نوه هایشان القا میکردند که از زنانشان انتظار کاری نداشته باشند واگر کار کردند، محبت کرده اند. البته به دخترها نیز توصیه میکردند که کار کنند.
امام خمینی هیچگاه دستور نمیدادند
خانم فریده مصطفوی دختر حضرت امام میگوید: هیچ وقت ما ندیدیم ایشان به خانم بگویند فلان کار را برای من انجام بده یا حتی یک چای برای من بریزید. همیشه ما یا کارگر منزل را خطاب میکردند. اگر یک وقت هیچکس نبود، صدا میزدند:
خانم! بگویید یک چای برای من بیاورند
اگر کسی در منزل نبود قهراً خانم این کار را خودشان میکردند، ولی ایشان چنین دستوری نمیدادند. همیشه خیلی به خانم احترام میگذاشتند و مقید بودند اظهار محبت و علاقه را جلوی ما فرزندان علنی کنند. (پا به پای آفتاب، ج 1، ص 97، (همسر حضرت امام)
امام کاری را به خانم نمیدادند
خانم فاطمه طباطبایی، عروس حضرت امام نقل میکند: امام کاری را به خانم نمیدادند، خانم میگویند وقتی یک دکمه پیراهنشان میافتاد میگفتند: میشود این را بدهید بدوزند. نمیگفتند: خودت بدوز یا احیاناً اگر روز بعد دوخته نشده بود نمیگفتند: چرا ندوخته اید. میگفتند: کسی نبود بیاید بدوزد. تا آخر عمرشان هیچ وقت به خانم نگفتند یک لیوان آب بده.
خواسته امام از همسرش
از طرفی قیودی هم داشتند مثلاً خانم میگفتند که وقتی میخواستند با خانوادههای جدید رفت و آمد کنند باید با امام مشورت میکردند. امام به ایشان گفته بودند که ابتداءً و به طور ناشناس خانه کسی نرود. چون ممکن است مناسب نباشد. یا اگر میخواهند بیرون بروند به ایشان بگویند که کجا میخواهند بروند.
آدم باید خودکفا باشد
دختر حضرت امام خانم فریده مصطفوی نقل میکند: امام همیشه در کارهای منزل کمک میکردند و به ما نیز میگفتند:کمک از بهشت آمده است.
مثلا خودشان چای میریختند. حتی وقتی لیوان آبی میخواستند، به کسی دستور نمیدادند، بلکه خودشان به آشپزخانه میرفتند و لیوان را آب میکردند.
خودم باید کار کنم
در جمع نشسته بودیم، میدیدیم که آقا دارند به طرف آشپزخانه میروند. از ایشان سوال میکردیم، میگفتند:
میروم آب بخورم
میگفتیم: "به ما بگویید تا برایتان آب بیاوریم. " میگفتند:مگر خودم نمیتوانم این کار را انجام بدهم؟ بعد با خنده میگفتند:انسان باید خودکفا باشد. (همان، ص 103)
کمک در آشپزخانه
رفتار امام خمینی (ره)با خانواده اش چطور بود؟خانم دباغ نقل میکند: روزی بر حسب اتفاق تعداد میهمانان منزل امام زیاد شد، پس از صرف غذا ظرفها را جمع کردم و به آشپزخانه بردم. با زهرا- دختر آقای اشراقی- آماده شدیم که ظرفها را بشوئیم. اما دیدم که خود امام هم بلافاصله به آشپزخانه آمدند. از زهرا پرسیدم:"حاج آقا چرا به آشپزخانه آمده اند؟ " و حق داشتم که تعجب کنم، زیرا وقت وضو نبود؛ اما امام آستین هایشان را بالا زدند و فرمودند:چون ظرفهای امروز زیاد است آمده ام کمکتان کنم.
بدنم شروع به لرزیدن کرد. خدایا چه میبینم! به زهرا گفتم تو را به خدا از امام خواهش کنید که ایشان تشریف ببرند. خود ما ظرفها را میشوئیم.
نمیگویند حرف نزنید
یک روز دایی میگفت که رفتم خدمت امام، داشتند رادیو گوش میکردند، اما نخواستند به من بگویند حرف نزن، بلکه رادیو را نزدیک گوش شان گذاشتند.
گاهی که ما دو سه نفری در خدمت ایشان صحبت می-کنیم، ایشان به صورت اشاره به ما میگویند حرف نزنید و مستقیماً به ما نمیگویند حرف نزنید.
یک وقت میبینیم بلند میشوند میروند نزدیک تلویزیون و به آن نگاه میکنند و ما متوجه میشویم که صحبت-های مان موجب شده است که ایشان نتوانند از تلویزیون استفاده کنند.
خودشان از اتاق بیرون میروند
این که من میگویم امام نصیحت نمیکنند؛ یعنی مثلاً وقتی ایشان به رادیو گوش میکنند و ما با همدیگر در حضورشان صحبت میکنیم امام بلند میشوند و توی حیاط میروند و رادیو گوش میکنند، اما به ما نمی-گویند از اتاق من بروید، بلکه خودشان رادیو را برمی دارند و از اتاق بیرون میروند و گوش می کنند.
با بچه هایشان بازی می کردند
فرزندانشان تعریف میکنند که ایشان با آنها بازی میکردند یعنی بعد از تمام شدن درس، ساعتی را به بازی با بچهها میپرداختند و به این ترتیب به خانم در کار تربیت بچهها کمک میکردند.
همیشه لبخند میزدند
هر کس از خانوادهی امام که به دیدار ایشان میرفت احساس میکرد که آقا خیلی دوستش دارد. همهی ما این احساس را داشتیم که امام بیشتر از همه به ما علاقه دارد. امام خصوصیاتی داشتند که قابل صحبت نیست. من هنوز یادم نمیآید که به اتاق امام وارد شده باشم و ایشان لبخند نزده باشند.
توجه شان به خانواده بود
امام در تمام طول شبانه روز حتی یک دقیقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعیین شده نداشتند. ایشان با توجه به شرایط سنی و میزان فعالیتی که داشتند باز هم ساعات خاصی را در سه نوبت (هرکدام بین نیم تا یک ساعت) به اهل منزل اختصاص داده بودند که هر کدام از ما که مایل بودیم خدمت ایشان میرسیدیم و مسائل مان را مطرح میکردیم.
امام در این ساعات معمولاً فکراً و روحاً توجه شان به خانواده بود، هر سؤالی میکردیم بدون جواب نمی-گذاشتند.
هیچ گاه خودشان ابتدا مسائل را مطرح نمیکردند و میخواستند که از این وقت، اعضای خانواده استفاده کرده و بر حسب ضرورت مسائل شان را عنوان کنند. اگر سؤالی را به دلیل کم بود وقت پاسخ نمیدادند، حتماً در خاطرشان بود که در فرصت مناسب دیگری پاسخ دهند.
از ما اجازه میگرفتند
اگر زمانی وارد اتاق امام میشدیم و ایشان مشغول خواندن قرآن بودند؛ از ما اجازه میگرفتند که خواندن آن صفحه را تمام کنند و بلافاصله آن صفحه را تمام میکردند و بعد به ما اظهار محبت می فرمودند.
بسیار صمیمی بودند
پیامبرگونه رفتار میکردند
برخورد امام با خانواده شان پیامبرگونه بود. بعدازظهرها که میشد خانوادهی امام، نوه ها، دخترها و عروس میآمدند و دور ایشان مینشستند و چنان با امام گرم میگرفتند و شوخی و مزاح می-کردند که تصور چنین حالتی برای یک رهبر سیاسی با آن همه مشغله شاید غیرممکن باشد.
من بعضی از روزها شاهد بودم که امام با این سن و سال و مشغلهی کاری با علی بازی میکرد. ایشان یک طرف اتاق میایستاد و علی در طرف دیگر و با علی توپ بازی میکرد.
نگفتم عزیزترین موجود!
تفاوت بین بچههای خانواده را هنوز هم ما متوجه نشده ایم. الان ایشان شاید حدود سیزده، چهارده تا نوه دارند. حتی یک نتیجهی دو، سه ساله هم دارند، البته به استثنای یک پسر کوچک که تازه خدا به برادرم داده است و ما حس میکنیم و به نظر می-آیدکه برای آقا فرق دارد؛ چون هر چه باشد در خانه با ایشان هست و حالت اولاد را دارد،
اما به طور کلی ما هیچ وقت متوجه تبعیض نشدیم.
رفتار امام خمینی (ره)با خانواده اش چطور بود؟واقعاً نتوانستیم بفهمیم که کدام را بیشتر دوست دارند. اتفاقاً یک وقتی آقای رفسنجانی از قول امام در نماز جمعه گفتند: امام گفته اند: «احمد که عزیزترین اولادهای من است ...»
بعد که ما به امام خرده گرفتیم، ایشان گفتند: «من در بین اولادهای مرد گفتم و مردها با زنها مرزشان دوتاست. از مردها خوب بله! احمد از همه عزیزتره. نه موجود! من که نگفتم عزیزترین موجود!» و واقعاً ما یک بار ندیدیم که آقا جانب یکی از بچهها را بگیرند و ما واقعاً نفهمیدیم که ایشان به کدام مان بیشتر توجه میکنند. چون ایشان درست با روحیهی من از امور مورد علاقه ام صحبت میکنند و میپرسند و با خواهر بزرگم و با بچهها و نوهها هم طبق روحیهی آنها برخورد میکنند.
شما اصلاً مرا میشناسید
اگر ما یک روز، دو روز به خانه شان نمیرفتیم، وقتی میآمدیم، میگفتند: «کجاها بودید شما؟ اصلاً مرا میشناسید؟» یعنی این طور مراقب اوضاع بودند. این قدر متوجه بودند. من بچهی خودم را؛ فاطمه را، بعضی اوقات میبردم. یک روز وارد شدم دیدم آقا توی حیاط قدم میزنند. تا سلام کردم گفت: «بچه ات کو؟» گفتم: نیاورده ام، اذیت میکند. به حدی ایشان ناراحت شدند که گفتند: «اگر این دفعه بدون فاطمه میخواهی بیایی، خودت هم نباید بیایی.» این قدر روح شان ظریف بود.
بیشتر بخوانید:مرور جلوههای رفتاری امام با کودکان
بچه ها را خیلی دوست داشتند
میگفتم: آقا شما چرا این قدر بچهها را دوست دارید؟ چون بچه-های ما هستند دوست شان دارید؟ میگفتند: "نه، من به حسینیه که میروم اگر بچه باشد حواسم میرود دنبال بچه ها؛ این قدر من دوست دارم بچهها را. بعضی وقتها که صحبت میکنم، میبینم که بچهای گریه میکند یا بچهای دارد دست تکان میدهد، یا اشاره میکند؛ حواسم میرود به بچه"
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: امام خمینی خانواده امام خمینی گویند حرف حضرت امام بچه ها من بیدار برای من نماز شب هیچ وقت یک وقت ظرف ها پیش من
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۰۳۱۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رجائیان: در جایگاه CIP پرسپولیس را تشویق میکردند!
مدیرعامل باشگاه آلومینیوم اراک گفت که بخشی از افرادی که بازی با پرسپولیس را از جایگاه CIP ورزشگاه امام خمینی (ره) اراک تماشا میکردند، با شیپور اقدام به تشویق پرسپولیس کردند! - اخبار ورزشی -
به گزارش خبرنگار خبرگزاری تسنیم از اراک، محمد رجائیان پس از برتری تیم فوتبال آلومینیوم اراک مقابل پرسپولیس در ضربات پنالتی اظهار داشت: تیم جوان ما یکپنجم پرسپولیس هزینه کرده است. دو بار از تیم بزرگ و نامی پرسپولیس عقب افتادیم و هنگامی که بازی 2 بر صفر شد، فکر میکردند همه چیز تمام شده است. تماشاگرانی که علاقه برابری نسبت به دو تیم داشتند، پرسپولیس را تشویق میکردند.
وی با اشاره به افرادی که در جایگاه CIP ورزشگاه امام خمینی (ره) اراک اقدام به تشویق پرسپولیس میکردند، گفت: نصف هواداران این جایگاه، پرسپولیس را تشویق میکردند. آنها اراکی بودند و شیپور داشتند! این برای فوتبال اراک بد است! کسانی که این افراد را به این جایگاه راه دادهاند، باید پاسخگو باشند. هواداران ما روی سکو خوشحالی میکردند که تماشاگران حریف، اشیایی پرتاب کردند. طرفداران تیم میهمان در کدام ورزشگاه به دو بخش تقسیم میشوند؟
حذف پرسپولیس با شکست برابر آلومینیوم در جشنواره گلهای زیبامدیرعامل باشگاه آلومینیوم با بیان اینکه این باشگاه در اراک محروم است، خاطر نشان کرد: پرسپولیس در نیمفصل دوم فقط به ما باخته و مقابل استقلال مساوی کرده است. این تیم بازی خوبی ارائه میکند و در بقیه دیدارها پیروز شده است. بازیکنان ما دیدگاههای فنی مجتبی حسینی را در زمین اجرا کردند و در وقت اضافه، موقعیتی به حریف ندادیم. خداوند یار ما بود و شایسته پیروزی بودیم.
رجائیان در مورد غیبت بانوان هوادار در دیدار آلومینیوم - پرسپولیس تصریح کرد: مسئولان ما با اینکه تحت فشار بودند، برگزاری بازی با خانمها را به بهترین شکل آزمایش کردند. در دیدار با پرسپولیس و استقلال، سه هزار هوادار خانم داشتیم که شرکتی یا تزئینی نبودند! انتقاد خودم را از رفتار خارج از شأن افرادی که باعث شدند این اتفاق فوتبال اراک بیفتد، اعلام میکنم.
یزدانی: قبل از گلهای اول پرسپولیس و آلومینیوم خطا شد + فیلموی درباره حاشیههای رفتار سیدحسین حسینی دروازهبان استقلال در دیدار با آلومینیوم عنوان کرد: اشکال این بود که بازیکن استقلال چند دقیقه پس از تخلیه آن سکوها ایستاد. در این سمت هم سهلانگاری میشود و هوادار خانم به زمین میآید. در ادامه اتفاقاتی رقم میخورد که در کشور ما رایج نیست. این اتفاق خلاف قانون باعث شد فدراسیون اعلام کند زیرساختهای ما مشکل دارد.
مدیرعامل باشگاه آلومینیوم اراک در مورد وضعیت ورزشگاه امام خمینی (ره) اراک بیان کرد: بخشی از ساخت و ساز ورزشگاه توسط شرکت تجهیز اماکن ورزشی انجام شده است. آنها وضعیت نور ورزشگاه را ترمیم کردهاند و جایگاههای VIP و CIP ما درست میشود. گیتهای ورزشگاه امام خمینی (ره) الکترونیکی خواهد شد و میکسدزون ورزشگاه را اصلاح میکنیم.
اوسمار: بازی همیشگیمان را مقابل آلومینیوم انجام ندادیمرجائیان درباره کیفیت ضعیف پوشش تلویزیونی دیدارهای خانگی آلومینیوم اظهار داشت: رئیس سازمان صداوسیما دو قول مثبت داده که اگر اتفاق بیفتد، بعد از واگذاری سرخابیها انقلاب دیگری در فوتبال کشور رخ میدهد. یکی اینکه حق پخش تلویزیونی به باشگاهها تعلق بگیرد و دیگری اینکه همه بازیهای لیگ برتر با کیفیت HD پخش شود.
انتهای پیام/